محبوبه جعفری؛ کریم اسلاملوئیان؛ ابراهیم هادیان؛ علی حسین صمدی
دوره 3، شماره 12 ، مهر 1393، ، صفحه 20-60
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر کیفیت زیر ساخت اجتماعی بر رشد اقتصادی تعادلی در یک اقتصاد غنی از منابع طبیعی در چارچوب یک الگوی رشد درونزا میباشد. الگوی طراحی شده این امکان را فراهم میسازد که تاثیر منابع طبیعی تجدیدناپذیر بر کیفیت زیرساخت اجتماعی و در نتیجه بر رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج حل الگو با کمک نظریه ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر کیفیت زیر ساخت اجتماعی بر رشد اقتصادی تعادلی در یک اقتصاد غنی از منابع طبیعی در چارچوب یک الگوی رشد درونزا میباشد. الگوی طراحی شده این امکان را فراهم میسازد که تاثیر منابع طبیعی تجدیدناپذیر بر کیفیت زیرساخت اجتماعی و در نتیجه بر رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج حل الگو با کمک نظریه کنترل بهینه نشان میدهد که تاثیر منابع طبیعی تجدیدناپذیر بر رشد اقتصادی در وضعیت پایدار به پارامترهای الگو بستگی دارد. به گونهای که اگر منابع طبیعی تجدیدناپذیر موجب تخریب زیرساخت اجتماعی گردد، تاثیر مثبت منابع بر رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت و حتی تحت شرایطی میتواند تاثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد. در مرحله بعد الگو برای اقتصاد ایران به عنوان یک کشور غنی از منابع انرژی کالیبره گردیده است. نتایج بیانگر آن است که برای رسیدن به متوسط نرخ رشد تعادلی اقتصادی 8 درصد (مطابق برآورد الگو و هدف افق 1404) لازم است که کیفیت زیرساخت اجتماعی در ایران به طور متوسط با نرخ 3/4 درصد بهبود یابد. پس از کالیبره کردن الگو بدون لحاظ زیرساخت اجتماعی، متوسط نرخ رشد تعادلی برابر با 6 درصد میگردد. این نتیجه نشان میدهد که عدم توجه به نقش کلیدی زیر ساخت اجتماعی در الگوهای رشد برای اقتصاد ایران میتواند منجر به برآورد نادرست از نرخ رشد بلند مدت گردد. تحلیل حساسیت بیانگر این است که یک درصد بهبود در شاخص کیفیت زیر ساخت اجتماعی میتواند منجر به افزایش نرخ رشد تعادلی به میزان 42/0 درصد گردد. بنابراین توجه به نفش زیر ساخت اجتماعی در رشد اقتصادی برای برنامهریزان و سیاستگذاران اقتصادی- اجتماعی از اهمیّت ویژهای برخوردار است.
کریم اسلاملوئیان؛ جواد هراتی؛ علی حسین استادزاده
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 171-197
چکیده
مقاله حاضر با استفاده از الگوی تعمیمیافته استوکی (1998) و دنگ و هوانگ (2009) به بررسی ارتباط پویا بین رشد اقتصادی و پیامد جنبی آلودگی زیستمحیطی با تأکید بر رشد پایدار برای کشور ایران میپردازد. این چارچوب به ما اجازه میدهد که ارتباط میان رشد و کیفیت محیط زیست را در قالب فرضیه زیستمحیطی کوزنتس (EKC) برای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار ...
بیشتر
مقاله حاضر با استفاده از الگوی تعمیمیافته استوکی (1998) و دنگ و هوانگ (2009) به بررسی ارتباط پویا بین رشد اقتصادی و پیامد جنبی آلودگی زیستمحیطی با تأکید بر رشد پایدار برای کشور ایران میپردازد. این چارچوب به ما اجازه میدهد که ارتباط میان رشد و کیفیت محیط زیست را در قالب فرضیه زیستمحیطی کوزنتس (EKC) برای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار دهیم. به عبارت دیگر، در این تحقیق ارتباط رشد اقتصادی و آلودگی از دو منظر تئوریک و تجربی مطالعه میگردد. در این راستا با توجه به ارتباط بلندمدت بین آلودگی زیستمحیطی، سرمایه انسانی و رشد اقتصادی مجموعه شرایط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار و قرار گرفتن اقتصاد بر روی مسیر رشد پایدار (SS)[1] به طور نظری استخراج گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل تجربی الگو با بکارگیری نرمافزار متلب (MATLAB) مسیرهای بهینه متغیرهای کلیدی الگوبا استفاده از دادههای اقتصاد ایران برای دوره زمانی (1338 تا 1387) شبیهسازی شده است. نتایج بیانگر آن است که میزان آلودگی (2CO) سرانه در ایران همراه با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه طی زمان افزایش پیدا نموده است. نتایج نشان میدهد که اقتصاد ایران بر مسیر رشد بلندمدت پایدار قرار ندارد. علاوه بر این به نظر میرسد که اقتصاد ایران در مراحل اولیه رشد قرار دارد، به طوری که همراه با افزایش درآمد سرانه، کیفیت محیط زیست کاهش مییابد. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که بعد از رسیدن اقتصاد ایران به سطح آستانه این نتیجه معکوس میگردد. بنابراین شاید بتوان ادعا کرد که فرضیه زیستمحیطی کوزنتس ممکن است در آینده برای اقتصاد ایران صادق باشد.
[1]. Steady State
کریم اسلاملوئیان؛ علی حسین استادزاد
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 1-48
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگویی مناسب برای تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در مسیر رشد پایدار و محاسبه این سهمها برای اقتصاد ایران است. در این راستا، ابتدا انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر به عنوان نهادههای تولید به یک الگوی رشد درونزا اضافه شده است. الگوی مورد نظر در قالب یک مسئله کنترل بهینه طراحی گردیده است. ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگویی مناسب برای تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در مسیر رشد پایدار و محاسبه این سهمها برای اقتصاد ایران است. در این راستا، ابتدا انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر به عنوان نهادههای تولید به یک الگوی رشد درونزا اضافه شده است. الگوی مورد نظر در قالب یک مسئله کنترل بهینه طراحی گردیده است. در مرحله بعد، مسیرهای بهینه مصرف، تولید و سهم انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر با ملاحظات زیستمحیطی و بدون ملاحظات زیستمحیطی تعیین گردیده است. نتایج بیانگر فاصله قابل توجه اقتصاد ایران از مسیر بهینه رشد پایدار است. براساس حل عددی الگو، در سال 1389، سهم بهینه انرژی تجدیدپذیر بایستی 8/0 درصد از کل انرژی باشد. امّا در عمل این سهم در این سال تنها 4/0 درصد بوده است.. همچنین با توجه به پیشبینی الگو، برای اینکه اقتصاد ایران تا سال 1400 بر مسیر رشد پایدار قرار گیرد بایستی 1/2 درصد از کل انرژی به وسیله انرژیهای تجدیدپذیر تولید شود. دستیابی به این مهم، مستلزم رشد متوسط سالانه 26 درصدی تولید انرژیهای تجدیدپذیر در دوره 1389 تا 1400 است.